1
و جايز نيست نماز بر ميّت بدون اذن ولىّ، چه فرادى و چه جماعت.[1]
و اگر اذن ندهد ولىّ، احدى را بر جماعت و خود نيز اقدام نكند با قابليّت، اگر منوط به عذر شرعى باشد، منشأ ساقط شدن ولايت نمىشود و نماز را فرادى خواهند كرد به اذن ولىّ يا خود ولىّ خواهد كرد؛ و اگر به سبب عذر شرعى نباشد، احوط بلكه اقوى، گذاردن امر است نيز بر ولىّ در صورتى كه ممتنع از اصل نماز خواندن نباشد.
و كيفيّت نماز آن است كه نيّت[2] بكند و پنج تكبير[3] كه اوّل آنها «تكبيرة الاحرام»
<-> حضور جنازه، اولى از ولىّ ميّت است.
و جايز است نماز زن با ولايتش، يا اذنش از ولىّ، و مجزى است از ديگران، و همچنين امامتش براى زنها. و احوط عدم تقدّم و بروز امام است، بلكه در وسط زنها مىايستد، و همچنين در ائتمام مستورين به عارى.
و در جماعت عُراة، اظهر اتّحاد حكم است با يوميّه در غير ركوع و سجود و تشهّد؛ و تأخّر زنها در صف از مردها، بر سبيل ندب است. و حايض، داخل در صف مرد و زن نمىشود، بلكه منفرد به صف مىشود به نحو استحباب.
[1] . اگر چه اذن امام كافى است در اماريّت براى مأمومين.
[2] . با محافظت به ترتيب آتى بنا بر احوط.
بدان كه اظهر عدم وجوب ازيد از دعاى براى ميّت است اگر مؤمن باشد، و بر او اگر مخالفِ ايمان باشد؛ و امّا اين مقدار در مطلق تكبير، پس موافق احتياط است، بلكه وجوبش خالى از وجه موافق ارتكاز نيست، بلى احوط توزيع معانى خاصّه بر تكبيرات اربعه ـ موافقِ روايت «ابن مهاجر» ـ است، چنانچه منسوبِ به مشهور، وجوب آن است.
[3] . اظهر اين است كه براى مؤمنين، پنج و براى غير آنها، چهار تكبير مىگويد و در <->
آخر، دعا بر او مىنمايد و براى مؤمنين بنا بر احوط، و تكبير اوّل بايد با نيّت قربت به نحو معتبر در عبادات و تعيين ميّت اگر چه اجمالى باشد، واقع شود.