1
س . معنى تقليد چيست؟
ج . حقيقت تقليد عمل است، نه اخذ لِلْعَمل، على الاقوى.[1]
س . طريقه ياد گرفتن مسائل را بيان فرماييد.
ج . از خود مجتهد اخذ كردن، يا از ناقلى كه عادل باشد يا ثقه، يا از كتابى كه فتواى
مجتهد در او باشد، چه علم به صحّت او باشد يا ظنّ اطمينانى.[2]
س . آيا دو مجتهد كه فقاهت ايشان در شياع، مساوى فهميده شود، و بعد ازفحص، اعلميّت[3] هيچ كدام معلوم نباشد، پس در اين صورت، تكليف چيست؟
ج . مقلِّد مخيّر است در تقليد هر يك.
[1] . يعنى اخذ الفتوى للعمل محتاج به عمل است در تحقّق تقليد، و امّا اكتفا به محض موافقت عمليّة بدون استناد به نحوى كه حكم به صحّت عمل بشود در آثار تقليد از قبيل حرمت عدول مگر به اعلم و جواز بقاى بعد از موت بنا بر قول به آن، پس محل تأمل است.
پس بر مكلّف است تحصيل حجّت فعليّه دراين مسأله در وقت ابتلاى به آثار تقليد كه ذكر شد. و گذشت مختار در حكمِ بقا، و خواهد آمد مختار در حكمِ عدول، إن شاء اللّه تعالى.
[2] . بنا بر احوط مختار در اين جا، و در دوم و سوم در لزوم اطمينان.
[3] . گذشت حكم ظنّ به اعلميّت و احتمال منحصر آن، و همچنين است تخيير در وظيفه در زمان فحص اگرچه متعقَّب به علم بشود، و اعاده و قضاى ماسبق، لازم نيست على الاظهر. و گذشت اشاره به ساير صفات موجبه ترجيح، پس در تخيير، عدم آنها به نحو مذكور، معتبر است.