1
احكام اجتهاد و تقليد
فصل اوّل
احكام اجتهاد و تقليد
س . اجتهاد، واجب عينى است، يا واجب كفايى؟
ج . واجب كفايى است، نه عينى.[1]
س . بيان فرماييد مقلِّد، چه شخصى بايد باشد؟
ج . كسى است كه به مرتبه اجتهاد نرسيده،[2] خواه عامىِ محض بوده باشد، خواه
[1] . بسم اللّه الرحمن الرحيم. الحمد للّه ربّ العالمين و الصلاة على سيّد الأنبياء محمّد و آله الأوصياء المرضيّين و بعد: اين مختصر تعليقات و تنبيهاتى است بر كتاب «ذخيرة العباد» مطابق با فتاواى شيخنا العلاّم الاستاد ـ قدّسسره ـ:
بدان كه اگر چه اجتهاد ـ بر حسب مختار ـ واجب عينى نيست، كما اين كه تعيينى نيست، به جهت لزوم عسر و حَرَج از عينيّت و تعيينيت آن؛ و بر حسب آنچه مستفاد از دليل جوازِ تقليد است ـ منطوقاً يا مفهوماً ـ از آيات و اخبار؛ لكن لازمِ مختار در اين دو مسأله كه جواز تقليد باشد، مسأله تقليدى نيست، بلكه بايد عقلِ مكلّف، مستقلّ باشد به جواز تقليد براى كسى كه متمكّن از علم و اجتهاد نيست، يا اين كه اجتهاد، مستلزم عُسر و حَرَجِ واضح الانتفاء در شريعت باشد؛ و اگر متمكّن از اجتهاد باشد با سهولت، بايد در مسأله جوازِ تقليدِ مثل خودش، اجتهاد نمايد.
[2] . گذشت كه «عامىّ»، به حكم عقلِ خود عمل مىنمايد؛ و «صاحب قوّه اجتهاد»، به ->