1
النساء؛ و بعضى تحليل را موقوف به نماز ندانستهاند، [ و ]اوّل اقوى و احوط است.
بدان كه طواف النساء هر چند كه واجب است[1] و بدون او زن حلال نمىشود الاّ آن كه معروف ما بين علما آن است كه از اركان حج نيست؛ پس ترك آن عمدا، مثل ترك طواف زيارت يا طواف عمره نيست كه باعث فساد حج يا عمره شود، بلكه واجب است بر تارك، آن كه آن را به جا بياورد[2] و تا آن را به جا نياورد، زن بر او حلال نمىشود، حتى عقد كردن و شهادت دادن بر آن على الأحوط.
بدان كه بهتر آن است كه با تمكّن، همان روز عيد از منى بعد از مناسك ثلاثه مراجعت كند به مكّه؛ و اگر نشد، فرداى آن روز، و احوط عدم تأخير است از فرداى آن روز مگر به جهت عذر. و سنّت است كه غسل كند و متوجّه مسجد الحرام شود با ذكر و تمجيد و تعظيم الهى و صلوات بفرستد بر محمّد و آل محمّد؛ و چون به در مسجد آيد اين دعا [ را ]بخواند: «أللهم أعني على نسكي وسلمني له وسلمه لي. أللهم إني أسألك مسألة العليل الذليل المعترف بذنبه، أن تغفر لي ذنوبي، و أن ترجعني بحاجتي. أللهم إني عبدك، والبلد بلدك، والبيت بيتك، جئت أطلب رحمتك، وأؤمّ طاعتك، متّبعا لأمرك، راضيا بقدرك. أسألك مسألة المضطرّ إليك المطيع لأمرك المشفق من عذابك الخائف لعقوبتك أن تبلّغني عفوك وتجيرني من النار برحمتك.»
[1]. بعد از سعى مگر در حال ضرورت و خوف حيض كه تقديمش بر سعى جايز است. و هم چنين از ناسى و جاهل مُجزي است تقديم بر سعى على الأظهر.
[2]. با مباشرت خودش با امكان، و با استنابه با عدم امكان مباشرت على الأحوط.