1
پنجم: بودن طواف است در ميان خانه كعبه و مقام حضرت ابراهيم خليل ـ عليهالسلام ـ در جميع جوانب. به اين معنا كه ملاحظه مىشود مسافت ما بين خانه و مقام كه تقريبا «بيست و شش ذراع و نصف» است[1]؛ و ملاحظه اين مقدار از جميع جهات مىشود.
پس اگر شخص در بعض احوال طواف، دور از خانه شود زياده بر مقدار مذكور، طواف نسبت به آن قدر خارج، باطل است.
و حجر اسماعيل كه تقريبا بيست ذراع مىشود، از مقدار مذكور است على الأحوط بل الأظهر؛ پس محلّ طواف از طرف حِجر بيش از شش ذراع و كسرى نيست؛ پس اگر زياده از اين، از حجر دور شود، از مطاف خارج شده و اعاده آن جزء در مطاف احوط بلكه اظهر خواهد بود.
ششم: خروج طواف كننده است از خانه و آنچه از آن محسوب است و آن صُفه كوچكى است در اطراف خانه كعبه كه مسمّى به «شاذروان» است؛ پس اگر در بعض احوال، شخص طواف كننده بر آن راه رود، آن جزء از طواف، باطل است و اعاده آن لازم [ مىباشد ]. و هم چنين [ است ]اگر در اثناء طواف بالا رود بر ديوار حِجر اسماعيل ـ على نبينا و آله و عليه السلام ـ بلكه احوط آن [ است ] كه در اثناء طواف، دست خود را دراز نكند از طرف «شاذروان» به ديوار خانه به جهت استلام اركان يا غير آن، و
[1]. از خانه تا صخر، يعنى سنگ مخصوص است نه بناء. و موضع معروف به «شاذروان» داخل بيت است از جميع جوانب على الأحوط.